مادرانه های من و قند عسلم

روزهاي سخت و شيرين

1397/9/6 16:45
نویسنده : مامان ياسمن
520 بازدید
اشتراک گذاری

مامان جوني الان كه ماه هشتم بارداري رو ميگذرونم روز به روز دارم سنگين تَر ميشم و درداي عجيب و غريب رو تجربه مي كنم... سر كار رفتن واقعا سخت شده برام ولي بخاطر حجم بالاي كار بايد برم و به كارام برسم ...گریهتازه من خوابالو كه توپ درمي كردن بيدار نمي شدم تا صبح اصلا از درد خوابم نمي بره و همش تو روز خوابالوام... خواب آلود ولي خيلي خوشحالم كه تو داري توي اين روزا خوب رشد مي كني و تكون ميخوريمحبت 

امروز انقد خسته بودم نفهميدم چجوري وسط كار بيهوش شدم روي ميز و همكار شيطونم ازم عكس گرفتچشمک ولي اينا همش خاطره ميشه تا سالها برام ...

ايشالا همه خانوما اين روزارو تجربه كننخندونک

پسندها (9)

نظرات (3)

مامان نفیسهمامان نفیسه
7 آذر 97 8:25
عزیزم یاد بارداری خودم افتادم منم تا سه روز قبل از زایمانم سر کار میرفتم
مامان صدرامامان صدرا
7 آذر 97 20:41
روزگار به کامتون و پر نشاط 🌷🌷🌷🌷❤❤❤❤
❤️Maman juni❤️Maman juni
15 آذر 97 11:04
عزيزم كم مونده ... انشالله كوچولو صحيح و سالم ب دنيا بياد 
 فارغ شدن راحتيو ارزو ميكنم واست 🌺💋
مامان ياسمن
پاسخ
ممنونم عزیزم... محبت محبت دارین